نگاهی به زندگی انقلابی مجاهد شهید نیره ربیعی - صبور، رها و با صلابت | سازمان مجاهدين خلق ايران |
سال 66 نیره دیپلم گرفت. بالاخره انتظار بهسر رسید و برادرش هم آزاد شد. شوق شناختن در وجود نیره موج میزد چرا که او هویت انسانی را در اندیشه مجاهدین میدید و جستجو میکرد.
نیره ربیعى در سال 1347 در روستای شاه آباد فراهان در اراک به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در همان جا به پایان رساند اما روستایشان دبیرستان نداشت و او باید یک و نیم کیلومتر راه را با پای پیاده برای ادامه تحصیل به روستای مجاور میرفت. سالهای دبیرستان به پایان نرسیده بود که برادرش به جرم هواداری از سازمان دستگیر شد. نیره تشنهی وصل بود و تلاش میکرد فعالیتهایی در همین راستا انجام دهد.
نیره ماجرای مجاهد شدنش را خود اینگونه نوشته: ”یکی دوبار خودجوش شعار روی برگههای کاغذ مینوشتم و در مسیر مدرسه میریختم و با دخترهای حزب الهی در مدرسه کاری نداشتم“.
سال 66 نیره دیپلم گرفت. بالاخره انتظار بهسر رسید و برادرش هم آزاد شد. شوق شناختن در وجود نیره موج میزد چرا که او هویت انسانی را در اندیشه مجاهدین میدید و جستجو میکرد.
نیره ربیعى: ”وقتی از برادرم شنیدم که خواهر مریم، همردیف مسؤل اول مجاهدین شدن، مثل اینکه گمشده خودم رو یافته باشم. دیگر گویی دست خودم نبود. تا اینکه وقتی برادرم خواست به منطقه و پیش بچهها بیاید من هم انتخاب خودم را کردم و بهرغم مخالفتها به منطقه آمدم“
به این ترتیب نیره قهرمان، خود را به صفوف رزمندگان مجاهد خلق در ارتش آزادیبخش ملی ایران رساند و کمی بعد و با شروع عملیات چلچراغ، در یکی از درخشانترین و غرورآفرینترین صحنههای نبرد حضوری فعال و سراپا شور و شتاب از خود نشان داد. اینک او دیگر یک رزمنده بود، یک زن رزمنده!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر