چشم من مال شما هر کار دوست دارید با آن انجام دهید..........
«خرید و فروش اعضای بدن از فروش کلیه به کبد و حالا به چشم رسیده است» بله فروش کبد، چشم و سایر اعضای بدن برای زنده ماندن و چرخ زندگی را به حرکت در آوردن این است دستاورد شوم حاکمیتی که اختلاسگرانش میلیاردی میدزدند و بعد هم وقتی که در جنگ گرگها کارشون به زندان کشیده می شود سرو کله این باصطلاح زندانیان این ور و آن ور پیدا میشود.
وقتی ازشون می پرسند چرا ۱۷۰ نماینده مجلس ارتجاع رشوه های میلیونی گرفتند می گویند عیب نیست!! بله حکومتی که دزدی و غارت مردم برای سردمدارانش نه تنها عیب نیست بلکه نشانه زرنگی است در توده های محروم هم باید منتظر کلیه فروشی و کبد فروشی و چشم فروشی باشیم.
روزنامه محلی «شهرآرا» ۱۸مرداد۹۴ در مشهد:
گزارش دردناکی به فاجعه خرید و فروش اعضای بدن در حکومت نکبت بار آخوندی نوشته است:
«............ عبارتهایی مانند فروش کلیه و کلیه فروشی زیاد به چشم خورده است اما این عبارت با بقیه خیلی فرق داشت روی دیوار با ماژیک بزرگ نوشته شده بود: چشم فروشی و از ربان فروشنده چشم گزارشش را ادامه می دهد: شش ماه پیش در تهران یک کلیه ام را شش میلیون فروختم الان هم بشدت فشار مالی دارم حاضرم با همان شش میلیون چشمم را بفروشم ... سه بچه دارم و صاحب خانه جوابم کرده است. بیسواد و بیکارم و با ید خرجی فرزندان و همسرم را بدهم. چشم من مال شما هر کار دوست دارید با آن انجام دهید..... چه اهمیتی دارد که من یک دست داشته باشم یا نداشته باشم؟ یک پا داشته باشم یا نداشته باشم؟ لازم باشد حتی پوستم را هم می فروشم...........
«خرید و فروش اعضای بدن از فروش کلیه به کبد و حالا به چشم رسیده است» بله فروش کبد، چشم و سایر اعضای بدن برای زنده ماندن و چرخ زندگی را به حرکت در آوردن این است دستاورد شوم حاکمیتی که اختلاسگرانش میلیاردی میدزدند و بعد هم وقتی که در جنگ گرگها کارشون به زندان کشیده می شود سرو کله این باصطلاح زندانیان این ور و آن ور پیدا میشود.
وقتی ازشون می پرسند چرا ۱۷۰ نماینده مجلس ارتجاع رشوه های میلیونی گرفتند می گویند عیب نیست!! بله حکومتی که دزدی و غارت مردم برای سردمدارانش نه تنها عیب نیست بلکه نشانه زرنگی است در توده های محروم هم باید منتظر کلیه فروشی و کبد فروشی و چشم فروشی باشیم.
روزنامه محلی «شهرآرا» ۱۸مرداد۹۴ در مشهد:
گزارش دردناکی به فاجعه خرید و فروش اعضای بدن در حکومت نکبت بار آخوندی نوشته است:
«............ عبارتهایی مانند فروش کلیه و کلیه فروشی زیاد به چشم خورده است اما این عبارت با بقیه خیلی فرق داشت روی دیوار با ماژیک بزرگ نوشته شده بود: چشم فروشی و از ربان فروشنده چشم گزارشش را ادامه می دهد: شش ماه پیش در تهران یک کلیه ام را شش میلیون فروختم الان هم بشدت فشار مالی دارم حاضرم با همان شش میلیون چشمم را بفروشم ... سه بچه دارم و صاحب خانه جوابم کرده است. بیسواد و بیکارم و با ید خرجی فرزندان و همسرم را بدهم. چشم من مال شما هر کار دوست دارید با آن انجام دهید..... چه اهمیتی دارد که من یک دست داشته باشم یا نداشته باشم؟ یک پا داشته باشم یا نداشته باشم؟ لازم باشد حتی پوستم را هم می فروشم...........
خانم مریم رجوی در پیام خود به مناسبت روز جهانی کارگر در اردیبهشت ۱۳۹۴ گفتند:
كارگران ايران در شرايطي به چنين رويارويي فزايندهيي عليه رژيم حاكم رو آوردهاند كه از دوران قحطيهاي پس از جنگ جهاني دوم به اين سو، يعني از 70 سال پيش تاكنون، هیچگاه کارگران ایران تا اين پايه گرفتار فقر و سركوب و بيحقوقي و ناامني شغلي نبودهاند. در پاييز سال گذشته بانک مرکزی رژيم اعلام کرد که هزینه خانوار ایرانی در سال گذشته ۳۱.۴ درصد نسبت به سال۹۱ افزایش یافته است. اين وضعيت كه بسياري خانوادهها را به زير خط فقر ساقط كرده، در مورد كارگران وخيم تر است. به اعتراف مقامهاي رژيم، «هماكنون معيشت ۹۰ درصد جامعه كارگري كشور زيرخط فقر بوده و ۱۰ درصد باقيمانده نيز با خط فقر فاصله چنداني ندارند». از سال ۸۴ تاکنون قدرت خرید کارگران ۷۳ درصد کاهش یافته است. و «شکاف موجود بین دستمزد و مخارج خانوارهای کارگری که بیشتر از ۵۰ درصد کل شاغلان را تشکیل میدهند، باعث انجام فعالیتهای اجباری در بازارهای غیررسمی، دلالی، شب کاری، کار پاره وقت و مواردی از این دست برای امرار معاش شده است».
همچنين اگر چه حداقل دستمزد تعيين شده براي كارگران، فاصله زيادي با هزينه واقعي خانوارهاي كارگري دارد، اما «در حال حاضر ۵ میلیون نفر کمتر از حداقلدستمزد مصوب ادارة کار را دریافت میکنند و بدون هرگونه بیمه و شناسنامه کاری هستند».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر