ایران - لرزه بی‌پایان سرنگونی و هراس از مجاهدین و ارتش آزادی قسمت اول

۲۷سال پس از عملیات فروغ جاویدان - لرزه بی‌پایان سرنگونی و هراس از مجاهدین و ارتش آزادی


 روزهای فروغ جاویدان روزهای پر التهاب و درخشانی بود هیچکس سر از پا نمی شناخت همه در تلاش و تب و تاب بودند. رژیم سخت به وحشت افتاده بود بطوریکه بعد از ۲۷سال هنوز هر وقت حرفی از فروغ جاویدان می زند لرزه بر اندامش می افتد. کلمات و جملاتی جدید که خود مجاهدین هرگز آنها نشنیده  بودند از جمله: «آنها خیلی قشنگ می جنگیدند» «در ۸سال جنگ ایران و عراق جنگی به این خشونت و جدی ندیده بودیم»‌ «دختران ۱۸ ـ ۲۰ساله فریاد می‌زدند: قسم به مسعود، قسم به مریم تسلیم ننگ است!» و ...  



سرکردگان سپاه جهل و جنایت خمینی: آنها خیلی‌قشنگ می‌جنگیدند پنج محور هم تا تهران برای آنها تعیین شده بود در (8) سال جنگ جنگی به این خشونت و جدی‌بودن ندیدم ماشینهای سوخته را کنار می‌زدند و دوباره حمله می‌کردند وقتی غروب شد، لشکر (ما) ١١٠ شهید داده بود

در سالگرد عملیات بزرگ میهنی فروغ جاویدان، طی چندین روز، بخش قابل توجهی
از برنامه‌های شبکه‌های مختلف تلویزیونی رژیم دجال آخوندی به تبلیغات علیه این عملیات و زوزه‌های آخوندها و پاسدارهای رژیم اختصاص داشت. ضمن آن که زوزه‌های وحشت رژیم از فروغ جاویدان در طول سال نیز هم‌چنان به‌گوش می‌رسید؛ اما در روزهای سالگرد فروغ، تمام رسانه‌های رژیم از روزنامه‌ها تا سایتهای حکومتی، از جعلیات رژیم و اباطیل پاسدارها و آخوندهای خمینی صفت درباره عملیات فروغ جاویدان  اشباع بود؛ اما از خلال همین اباطیل و زوزه‌ها، لرزه پایان ناپذیری که این عملیات کبیر میهنی بر سراپای رژیم افکنده را، به خوبی می‌توان مشاهده کرد؛ گوشه‌هایی از این برنامه‌ها و اراجیف آخوندی ـ پاسداری از نظرتان می‌گذرد.

ادامه در لینک