30خرداد، انتخاب شرف ایستادگی بر ذلت تسلیم | سازمان مجاهدين خلق ايران |
بیش از سه دهه ازآغاز مقاومت سراسری دربرابر خمینی و رژیم بازمانده از او میگذرد، بیستو هشت سال پر از تحول، پراز تلاطم انقلابی اکنون پیش روی ماست. وقتی به کارنامه موضعگیریهای مجاهدین طی 5/2سال پساز انقلاب ضدسلطنتی نگاه میکنیم، این امکان را پیدا میکنیم که حقانیت و درخشش آن موضعگیریها را بهتر لمس کنیم. واقعیت این است که در منطق پوزیتیویستی محض که نگرشهای غیرانقلابی و سیاستهای استمالتجویانه، آنگونه بهمسائل مینگرد، اصلاً نبایستی مجاهدین تاکنون در صحنه سیاسی ایران باقی میماندند. دلیلش روشن است؛ بهخاطر سختی شرایطی که درآن بهسر بردهاند، بهخاطر سرکوبی بیسابقه، بهخاطر تفتیشعقاید و نسلکشی بیرحمانهیی که درمورد آنها اعمال شده، آنها قاعدتا نمیبایستی حتی چنین تأثیرگذاری سیاسی تعیینکنندهیی میداشتند. چراکه حتی نامشان هم در ایران ممنوع بوده، ماهیت رابطهشان با کشورها و قدرتهای خارجی هم که امتیازی بهآنها نمیداده وبه هیچ نیرو و کشور و قدرتی هم که وابسته نبودهاند و هیچ کمک خارجی هم دریافت نکردهاند. آنها جز حمایت معنوی و سیاسی نیروهای دموکراتیک و مردم سایر کشورها، نهتنها متحد خارجی دیگری نداشتهاند، بلکه جریانوار، موضوع تلاش جهت معامله و وجهالمصالحهشدن برای نجات رژیم از سرنوشت مقدرش بودهاند! پس راستی حقیقت چیست و چرا خط و سیاست مجاهدین دربرابر رژیمخمینی ازآغاز تاکنون، راه را شکافته و بدون کمترین اعوجاج سیاسی و استراتژیک پیش رفته و امروز بیشاز همیشه میدرخشد؟!
چرا خط و استراتژی اصلاح رژیمخمینی و تغییر آن از درون وسیاست استمالت از این رژیم با همه حمایت بینالمللی و مادی نیرومندی که داشته هربار شکست خورده است؟! ادامه مطلب در لینک
چرا خط و استراتژی اصلاح رژیمخمینی و تغییر آن از درون وسیاست استمالت از این رژیم با همه حمایت بینالمللی و مادی نیرومندی که داشته هربار شکست خورده است؟! ادامه مطلب در لینک