ایران - خروش قیام آفرینان در انقلاب ضدسلطنتی - از کجا تا به کجا آمده‌ایم؟ (قسمت چهارم)

از کجا تا به کجا آمده‌ایم؟ (قسمت چهارم):


تاکتیک‌های خمینی علیه آزادی
خمینی از ماه‌ها قبل از پیروزی انقلاب، می‌دانست در عرصه‌های: دانش انقلاب‌های اجتماعی، فلسفه‌ی آزادی، تبیین هستی و سیر تکامل اندیشه و حیات ما، هماورد نیروهای انقلابی و مترقی که از زمان شاه قدمت کار تئوریک و مبارزه‌ی عملی داشتند، نیست. بعد از انقلاب هم که معمولاً مسائل جدید، ارزشهای جدید، خواسته‌های جدید و نسل جدیدی رو می‌آید، پاسخ به این‌ها، توانمندی ایدئولوژیک و بالندگی تاریخی، قدرت تئوریک و توان علمی، ماهیتی آمیخته با فلسفه‌ی آزادی و فرهنگی پیشرو و مترقی نیاز دارد. از این همه، خمینی فقط سلاح ایدئولوژی ارتجاعی که متکی بر جهل و خرافات است را داشت. به‌خاطر این عقب‌ماندگی تاریخی و برای جبران این کمبودهای جدی، سه تاکتیک را به‌کار گرفت:
ـ راه‌اندازی باندهای چماقدار حزب‌اللهی
ـ اشغال سفارت آمریکا در آبان سال 58
ـ هجوم به دانشگاهها و بستن آنها در بهار 59
جریان چماقداری، کثیف‌ترین، مشمئزکننده‌ترین و ضداخلاقی‌ترین تاکتیک خمینی علیه آزادی دیگران بود که از اسلاف خودش در 28مرداد 32 به ارث برد. خمینی بیشترین استفاده را از باندهای جانی و لمپن کرد تا ناتوانی و بی‌مایگی‌اش در مصاف ایدئولوژیکی و سیاسی با مجاهدین و نیروهای ترقیخواه را بپوشاند؛ تا نگذارد حرمت آزادی در یک زندگی مسالمت‌آمیز سیاسی نگه‌داشته و تضمین شود. خمینی می‌خواست از فردای 22بهمن با جریان چماقداری و لمپن‌پاسدارهایش و با استفاده از بی‌هویت‌ترین لایه‌های اجتماعی، اوضاع سیاسی را علیه همه‌ی رقیبانش قفل کند و به بن‌بست بکشاند.

ادامه در لینک 

#ایران #تهران #انقلاب #آزادی   _فقیه #مسعودرجوی #مجاهدین


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر