ایران - خروش قیام آفرینان در انقلاب ضدسلطنتی - از کجا تا به کجا آمده‌ایم؟ (قسمت اول)

از کجا تا به کجا آمده‌ایم؟ (قسمت اول):

در آستانه‌ی یک سفر

یادت هست آن روزها را؟ روزهایی که حتا برف، طعم یاس داشت. همه‌ی خوبی‌ها، همه‌ی امیدها و همه‌ی آرزوها دست به دست هم داده بودند تا انسانهای دیگری در دنیای تازه‌یی خلق شوند. روزهایی که شوق و نیاز زمانهای دور و دراز آینده به سوی ما می‌آمدند و در ما زندگی می‌کردند. روزهایی که فکرهایمان در افقهای آینده سیر می‌کرد و وجودمان از دمادم‌های قدسی ایثار حظ می‌برد. روزهایی که از زنجیرها و دیوارهای زندگی کنده می‌شدیم و در خیابانهای یکرنگی، از هوای فرهنگ و عشقی مشترک، تنفس می‌کردیم. چه هوای فرحبخشی! روزهایی که هوا با ما یگانه بود، خیابانها ما را به هم می‌پیوستند و برفهای فاصله در هوراها و سرودهای مشترکمان، آب می‌شدند. روزهایی که «آزادی» از راههای خم‌اندرپیچ سالیانی دور و دراز، خسته و زخمی و مهجور، به جانب ما آمده بود تا در ما آسوده و ایمن شود و در ما، برای ما زندگی کند... 

ما باید آن روزها را به یاد بیاوریم. آن روزها که نطفه‌ی آینده‌یی جدید در شعور مشترکمان بسته می‌شد. آن روزها که کبوتر آزادی بر ایوان نگاه و طاق فکرهایمان نشست. از آن پس، ما بودیم که مونس و همسفر او شدیم و او بود که در آشیانه‌ی اندیشه و خیال و رؤیاهای ما تخم گذاشت و تکثیر شد. ما با او راه افتادیم، او خود را در ما تکثیر کرد و با هر تکثیر خود، دنیای ما را باز کرد و گسترد و شد نوعی از زندگی... برای تماشای آن راه‌ها، آن یادها، آن نام‌ها و چشیدن طعم آن یاس، از سینه‌کش آن روزها راه می‌افتیم... به یاد آر که در میهن و وطن من و تو هم روزها و ماه‌هایی بودند که هستی نشاط‌آور زندگی، جلوه‌های زیبایش را با طعم یاس، تقدیم خاطرات حیاتمان می‌کرد... در این سفر به فراتر از خاطره هم می‌رویم. در ایستگاه درسهای تفکرانگیز تاریخ هم توقف می‌کنیم تا از یادداشتها و تصویرهای راهمان، توشه‌های بیشتری به جانب امروز و فردا برداریم. در این سفر، «رهرو منزلی» هستیم که ما را «از سرحدّ عدم، تا به اقلیم وجود» آورده است... 


ادامه در لینک 

#ایران #تهران #انقلاب #آزادی  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر