ببری با دندان کاغذی - گزارش ویژه از برنامه موشکی رژیم ایران - هادی روشن روانی
در ششم فروردین سال جاری، آغاز عملیات «توفان قاطع» توسط ائتلاف عربی، صرفنظر از اهمیت سیاسی آن و اثراتاش بر آرایش اساسی قوا در خاورمیانه، یک لحظه فوقالعاده از نظر روشنی بخشیدن بر بغرنجیهایی است که معمولاً ذهن پژوهشگران مسائل استراتژیک را به خود مشغول میکند.
برخی این پرسش را پیش کشیدند که چرا رژیم حاکم ایران با بهکارگیری نیروی از پیشآماده خود ـ و مشخصاً سیستم موشکی عریض و طویل خود ـ به یک واکنش بلافاصله مبادرت نکرد تا در همان روز شروع «توفان قاطع» اوضاع را به سود جبهه منطقهیی خود از بنیاد تغییر دهد؟ حال آن که این لحظه، در واقع پاسخ بغرنجیهای یاد شده بود؛ یعنی بر مهمترین جنبه معادله ایران که در یک عملیات روانی و سیاسی چند لایه تاریک نگهداشته شده، نور افکند: این جنبه ناتوانی و دستبستگی رژیم ایران در مواجهه مستقیم نظامی است.
برای بازکردن مسأله فوق، تحلیل حاضر بهطور خاص، بر برنامه موشکی ایران تمرکز دارد که مهمترین اهرم رژیم حاکم بر این کشور در یک رویارویی نظامی مفروض است. بنابراین مقدمتاً باید احتمال بروز جنگ و چگونگی درگیری ایران با آن را بررسی کنیم. بررسی زیر فرضیههای تا کنون عنوان شده را در برمیگیرد.
1 ـ فرضیههای مختلف
الف ـ فرضیه اول: پیشقدم شدن ایران در یک حمله
آیا ممکن است بدون اینکه ایران مورد حمله خارجی (آمریکا/ اسرائیل) قرار گیرد، رژیم حاکم با ابتکار خودش به کشورهای همسایهاش تهاجم کند؟
ب ـ فرضیه دوم، نامتصور بودن حمله خارجی
این فرضیه وسیعاً توسط حکومت ایران تبلیغ میشود. با این هدف که آثار روانی و اجتماعی محتمل بودن یک حمله خارجی را از بین ببرد.
مهمترین دلیل ایران در این مورد، معمولاً این است که آمریکا پس از شکست در دو جنگ افغانستان و عراق، ظرفیت یک حمله دیگر را ندارد.
ادامه در لینک
در ششم فروردین سال جاری، آغاز عملیات «توفان قاطع» توسط ائتلاف عربی، صرفنظر از اهمیت سیاسی آن و اثراتاش بر آرایش اساسی قوا در خاورمیانه، یک لحظه فوقالعاده از نظر روشنی بخشیدن بر بغرنجیهایی است که معمولاً ذهن پژوهشگران مسائل استراتژیک را به خود مشغول میکند.
برخی این پرسش را پیش کشیدند که چرا رژیم حاکم ایران با بهکارگیری نیروی از پیشآماده خود ـ و مشخصاً سیستم موشکی عریض و طویل خود ـ به یک واکنش بلافاصله مبادرت نکرد تا در همان روز شروع «توفان قاطع» اوضاع را به سود جبهه منطقهیی خود از بنیاد تغییر دهد؟ حال آن که این لحظه، در واقع پاسخ بغرنجیهای یاد شده بود؛ یعنی بر مهمترین جنبه معادله ایران که در یک عملیات روانی و سیاسی چند لایه تاریک نگهداشته شده، نور افکند: این جنبه ناتوانی و دستبستگی رژیم ایران در مواجهه مستقیم نظامی است.
برای بازکردن مسأله فوق، تحلیل حاضر بهطور خاص، بر برنامه موشکی ایران تمرکز دارد که مهمترین اهرم رژیم حاکم بر این کشور در یک رویارویی نظامی مفروض است. بنابراین مقدمتاً باید احتمال بروز جنگ و چگونگی درگیری ایران با آن را بررسی کنیم. بررسی زیر فرضیههای تا کنون عنوان شده را در برمیگیرد.
1 ـ فرضیههای مختلف
الف ـ فرضیه اول: پیشقدم شدن ایران در یک حمله
آیا ممکن است بدون اینکه ایران مورد حمله خارجی (آمریکا/ اسرائیل) قرار گیرد، رژیم حاکم با ابتکار خودش به کشورهای همسایهاش تهاجم کند؟
ب ـ فرضیه دوم، نامتصور بودن حمله خارجی
این فرضیه وسیعاً توسط حکومت ایران تبلیغ میشود. با این هدف که آثار روانی و اجتماعی محتمل بودن یک حمله خارجی را از بین ببرد.
مهمترین دلیل ایران در این مورد، معمولاً این است که آمریکا پس از شکست در دو جنگ افغانستان و عراق، ظرفیت یک حمله دیگر را ندارد.
ادامه در لینک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر