گزیده‌ای از کتاب «راه حسین» - قسمت ششم شوق طلب

گزیده‌ای از کتاب «راه حسین» - قسمت ششم شوق طلب






در این هنگام اوضاع عراق به‌شدت بحرانی بود و مردم از فشار حکام اموی به‌تنگ آمده بودند. عراق در زمان عثمان و هم در زمان معاویه، مرکز عمده جنبش بود. در این زمان، وقتی در عراق شنیدند که حسین بن علی (ع) و عبدالله بن زبیر، از بیعت با یزید خودداری کرده و به‌مکه رفته‌اند، در شهر کوفه در خانه سلیمان‌ بن صرد خزاعی گرد آمده و گفتند معاویة ستمکار مرد و یزید شرابخوار به‌جای او نشست. حسین (ع) از بیعت او خودداری کرده و به‌مکه رفته است، اکنون نظر چیست؟ سلیمان‌بن صرد از میان جمعیت به‌پاخاست و گفت: «معاویه هلاک شد و حسین‌بن علی (ع) از بیعت با یزید امتناع ورزید و به‌مکه رفت. شما که شیعیان او و پدرش هستید، اگر برای نصرت و فداکاری به‌راستی آماده‌اید، او را از تصمیم خود آگاه سازید و به‌سوی خود دعوت نمایید و اگر از پیمان‌شکنی و سستی خود در این راه هراسانید، او را بی‌جهت فریب ندهید…». 
وقتی سخنان ابن‌صرد به‌پایان رسید، تمام کسانی که در مجلس حضور داشتند، گفتند همگی برای جهاد و کشته شدن در راه او آماده‌ایم و آنگاه نامه‌یی به‌حضرت نوشتند و خواستار ورود او به‌کوفه شدند. این نامه‌ها را به‌همراه نامه‌های دیگری از این قبیل، به‌وسیله دو تن از افراد برجسته و معتبر که از بزرگان بودند، به‌جانب امام (ع) فرستادند. بعد نیز سایر بزرگان کوفه نامه‌های دیگری، هر کدام شامل چندین امضا به‌وسیله شهید قهرمان «قیس‌بن مسهرالصیداوی» و 3‌نفر دیگر به‌جانب حضرت ارسال شد. بعد از آن هم 9نفر از سران کوفه نامه‌های دیگری فرستادند، که همگی حاکی از شوق کوفیان به‌همراهی و همگامی با حسین (ع) بود. 


ادامه در لینک 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر