از آنجا كه غارتگري
و چپاول در نظام آخوند ي هيچ حد و مرزي نمي شناسد ، بازار سياه دارو و داروي تقلبي
هم براي سردمداران و ايادي رژيم هيچ
قباحتي ندارد و زمينه اي براي دزدي و غارت بيشتر است. تجارت كثيفي كه سلامتي و درمان مردم در اون معامله ميشود. روزي
نيست كه خبر از بيماري گروهي از مردم به دليل داروهاي تقلبي نشنويم. از جمله
روزنامه حكومتي اعتماد در 17 اسفند 93 خبر داد كه: كه تاكنون «۱۵ بيمار تحت
درمان» در كلينيك چشمپزشكي رازي، بر اثر تزريق داروي نامعتبر «بينايي» خود را از
دست دادهاند.
حالا بشنویم از خبرگزاری ایسنا۵آبان ۹۴:
۲۹نفر در اثر بیماریهای شبیه آنفلوانزا طی سال جاری در آذربایجان شرق و ۸۶نفر در استان کرمانشاه بر اثر مسمومیت فوت کرده اند.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز: «۲۷۱نفر در سال جاری در اثر بیماری آنفلوانزای فصلی در بیمارستاتهای استان بستری شدند از این تعداد ۲۹نفرفوت کردند».
مدیر کل پزشکی قانونی استان کرمانشاه: «۸۶نفر در استان در نیمه نخست امسال بر اثر انواع مسمومیت جان باختند که ۱۸نفر زن و ۶۸نفر مرد بودند».
ارتین کمالی اضافه کرد: «مجموع فوتی های امسال ۵نفر بر اثر مسمومیت با گاز منوکسیدکبن، ۱۰نفر بر اثر مسمومیت با قرص برنج، ۶نفر بر اثر مسمومیت با سموم آفات نباتی، سه نفر بر اثر مسمومیت با الکل و سه نفر بر اثر مسمومیت با مرگ موش و ۵۹ نفر بر اثر مسمومیت با سایر مواد از جمله دارو جان خود را از دست داده اند. که نسبت به سال گذشته ۵۶درصد افزایش داشته است. »
خانم مریم رجوی در پیام خود به مناسبت روز جهانی کارگر در اردیبهشت ۱۳۹۴ گفتند:
كارگران ايران در شرايطي به چنين رويارويي فزايندهيي عليه رژيم حاكم رو آوردهاند كه از دوران قحطيهاي پس از جنگ جهاني دوم به اين سو، يعني از 70 سال پيش تاكنون، هیچگاه کارگران ایران تا اين پايه گرفتار فقر و سركوب و بيحقوقي و ناامني شغلي نبودهاند. در پاييز سال گذشته بانک مرکزی رژيم اعلام کرد که هزینه خانوار ایرانی در سال گذشته ۳۱.۴ درصد نسبت به سال۹۱ افزایش یافته است. اين وضعيت كه بسياري خانوادهها را به زير خط فقر ساقط كرده، در مورد كارگران وخيم تر است. به اعتراف مقامهاي رژيم، «هماكنون معيشت ۹۰ درصد جامعه كارگري كشور زيرخط فقر بوده و ۱۰ درصد باقيمانده نيز با خط فقر فاصله چنداني ندارند». از سال ۸۴ تاکنون قدرت خرید کارگران ۷۳ درصد کاهش یافته است. و «شکاف موجود بین دستمزد و مخارج خانوارهای کارگری که بیشتر از ۵۰ درصد کل شاغلان را تشکیل میدهند، باعث انجام فعالیتهای اجباری در بازارهای غیررسمی، دلالی، شب کاری، کار پاره وقت و مواردی از این دست برای امرار معاش شده است». همچنين اگر چه حداقل دستمزد تعيين شده براي كارگران، فاصله زيادي با هزينه واقعي خانوارهاي كارگري دارد، اما «در حال حاضر ۵ میلیون نفر کمتر از حداقل دستمزد مصوب ادارة کار را دریافت میکنند و بدون هرگونه بیمه و شناسنامه کاری هستند».
حالا بشنویم از خبرگزاری ایسنا۵آبان ۹۴:
۲۹نفر در اثر بیماریهای شبیه آنفلوانزا طی سال جاری در آذربایجان شرق و ۸۶نفر در استان کرمانشاه بر اثر مسمومیت فوت کرده اند.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز: «۲۷۱نفر در سال جاری در اثر بیماری آنفلوانزای فصلی در بیمارستاتهای استان بستری شدند از این تعداد ۲۹نفرفوت کردند».
مدیر کل پزشکی قانونی استان کرمانشاه: «۸۶نفر در استان در نیمه نخست امسال بر اثر انواع مسمومیت جان باختند که ۱۸نفر زن و ۶۸نفر مرد بودند».
ارتین کمالی اضافه کرد: «مجموع فوتی های امسال ۵نفر بر اثر مسمومیت با گاز منوکسیدکبن، ۱۰نفر بر اثر مسمومیت با قرص برنج، ۶نفر بر اثر مسمومیت با سموم آفات نباتی، سه نفر بر اثر مسمومیت با الکل و سه نفر بر اثر مسمومیت با مرگ موش و ۵۹ نفر بر اثر مسمومیت با سایر مواد از جمله دارو جان خود را از دست داده اند. که نسبت به سال گذشته ۵۶درصد افزایش داشته است. »
خانم مریم رجوی در پیام خود به مناسبت روز جهانی کارگر در اردیبهشت ۱۳۹۴ گفتند:
كارگران ايران در شرايطي به چنين رويارويي فزايندهيي عليه رژيم حاكم رو آوردهاند كه از دوران قحطيهاي پس از جنگ جهاني دوم به اين سو، يعني از 70 سال پيش تاكنون، هیچگاه کارگران ایران تا اين پايه گرفتار فقر و سركوب و بيحقوقي و ناامني شغلي نبودهاند. در پاييز سال گذشته بانک مرکزی رژيم اعلام کرد که هزینه خانوار ایرانی در سال گذشته ۳۱.۴ درصد نسبت به سال۹۱ افزایش یافته است. اين وضعيت كه بسياري خانوادهها را به زير خط فقر ساقط كرده، در مورد كارگران وخيم تر است. به اعتراف مقامهاي رژيم، «هماكنون معيشت ۹۰ درصد جامعه كارگري كشور زيرخط فقر بوده و ۱۰ درصد باقيمانده نيز با خط فقر فاصله چنداني ندارند». از سال ۸۴ تاکنون قدرت خرید کارگران ۷۳ درصد کاهش یافته است. و «شکاف موجود بین دستمزد و مخارج خانوارهای کارگری که بیشتر از ۵۰ درصد کل شاغلان را تشکیل میدهند، باعث انجام فعالیتهای اجباری در بازارهای غیررسمی، دلالی، شب کاری، کار پاره وقت و مواردی از این دست برای امرار معاش شده است». همچنين اگر چه حداقل دستمزد تعيين شده براي كارگران، فاصله زيادي با هزينه واقعي خانوارهاي كارگري دارد، اما «در حال حاضر ۵ میلیون نفر کمتر از حداقل دستمزد مصوب ادارة کار را دریافت میکنند و بدون هرگونه بیمه و شناسنامه کاری هستند».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر