بشارت آینده... - محسن سیاکلاه
وبشّر المؤمنین بأنّ لهم مّن اللّه فضلًا کبیرًا ﴿احزاب-47﴾
و مؤمنان را مژده ده که برای آنان از جانب خدا فضیلتی بزرگ آمده است
حرکت تاریخ بشر، حرکتی قانونمنداست. بنا به نگرش توحیدی نسبت به تحولات تاریخ و جامعه، این حرکت هرگز و هیچگاه خودبخودی نبوده و در همه وجوه هدایت شده، میباشد. عوامل و اسباب هدایت جامعه در هر عصر و هر دوره از تاریخ متفاوت است. این تفاوت ناشی از شرایط و مرحله رشد انسانها و جوامع انسانی میباشد. رشد جوامع انسانی از یک سو ناشی از رشد آگاهیها و کیفیت مناسبات اجتماعی و از سوی دیگر محصول رشد مبانی اقتصادی و حل تضاد انسان با طبیعت است. این رشد و تکامل، بدون شکاف، در تمام مراحل از وجود عناصری بهره گرفته که در نقش رهبری و هدایت کنندگی عام یا خاص، بهمثابه ”شرط تغییر“ عمل کردهاند. طبعاً هر اندازه که این عناصر از توان رهبری بالاتری چه در سازمانکار و چه در محتوای تکاملی و انقلابی برخوردار بودهاند، اثرگذاری بیشتری داشتهاند. اما به هر حال ما هیچ تحول تکاملی و گام رو به جلویی را در جوامع انسانی، در هیچ دورهای، پیدا نمیکنیم که خالی از عنصر شرط یعنی، انسانهای ”جهش“ دهنده باشد. انسانهایی که بروز و بارور شدن استعدادها و آمادگیهای موجود در مبنا را امکانپذیر کردهاند. این قانون تحولات تاریخ بوده، هست و خواهد بود. قانون، بیان یک رابطه ضروری و قطعی بین عناصر تشکیل دهنده یک یا چند پدیده است. این رابطه ضروری، هم ناشی از ماهیت شیئی میباشد و هم آن ماهیت را بارز و آثارش را در زمان و مکان منتشر میکند.
ادامه در لینک
وبشّر المؤمنین بأنّ لهم مّن اللّه فضلًا کبیرًا ﴿احزاب-47﴾
و مؤمنان را مژده ده که برای آنان از جانب خدا فضیلتی بزرگ آمده است
حرکت تاریخ بشر، حرکتی قانونمنداست. بنا به نگرش توحیدی نسبت به تحولات تاریخ و جامعه، این حرکت هرگز و هیچگاه خودبخودی نبوده و در همه وجوه هدایت شده، میباشد. عوامل و اسباب هدایت جامعه در هر عصر و هر دوره از تاریخ متفاوت است. این تفاوت ناشی از شرایط و مرحله رشد انسانها و جوامع انسانی میباشد. رشد جوامع انسانی از یک سو ناشی از رشد آگاهیها و کیفیت مناسبات اجتماعی و از سوی دیگر محصول رشد مبانی اقتصادی و حل تضاد انسان با طبیعت است. این رشد و تکامل، بدون شکاف، در تمام مراحل از وجود عناصری بهره گرفته که در نقش رهبری و هدایت کنندگی عام یا خاص، بهمثابه ”شرط تغییر“ عمل کردهاند. طبعاً هر اندازه که این عناصر از توان رهبری بالاتری چه در سازمانکار و چه در محتوای تکاملی و انقلابی برخوردار بودهاند، اثرگذاری بیشتری داشتهاند. اما به هر حال ما هیچ تحول تکاملی و گام رو به جلویی را در جوامع انسانی، در هیچ دورهای، پیدا نمیکنیم که خالی از عنصر شرط یعنی، انسانهای ”جهش“ دهنده باشد. انسانهایی که بروز و بارور شدن استعدادها و آمادگیهای موجود در مبنا را امکانپذیر کردهاند. این قانون تحولات تاریخ بوده، هست و خواهد بود. قانون، بیان یک رابطه ضروری و قطعی بین عناصر تشکیل دهنده یک یا چند پدیده است. این رابطه ضروری، هم ناشی از ماهیت شیئی میباشد و هم آن ماهیت را بارز و آثارش را در زمان و مکان منتشر میکند.
ادامه در لینک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر